زندگی نامه علامه حلی


فرزند شیخ نوشتن را در مكتب خانه آموخت ولی به این مقدار راضی نشد. از این رو نزد معلم خصوصی خد رفت و در محضر شخصی به نام ((محرم )) با تلاش و جدیت فراوان در اندك زمان نوشتن را بخوبی فرا گرفت .(417)
حسن بن یوسف پس از آموختن كتاب وحی و خط، كم كم آمادگی فراگیری دانشها را در خود تقویت نمود و در مراحل اولیه تحصیل مقدمات و مبادی علوم را در محضر پدر فاضل و فقیه خود آموخت و به سبب كسب این همه فضیلتها و نیكیها در سنین كودكی به لقب ((جمال الدین )) (زینت و زیبایی دین ) در بین خانواده و دانشمندان مشهور گشت .
در برابر طوفان

هنوز یك دهه از سن جمال الدین حسن نگذشته بود كه با حمله وحشیانه مغولان رعب و وحشت سرزمینهای اسلام را در بر گرفت . ایران در آتش ‍ جنگ مغولان می سوخت و شعله آن دیگر نواحی را نیز تهدید می كرد. در این میان مردم عراق دلهره عجیبی داشتند. هر لحظه ممكن بود لشكریان مغول از ایران به سوی عراق حركت كنند و شهرهای آنجا را یكی پس از دیگری فتح نمایند. بغداد پایتخت عباسیان آخرین روزهای زوال خلافت عباسیان را مشاهده می كرد. مردم از ترس احتمال حمله مغلولان وحشی شهرها خالی كرده و سر به بیابان گذاشته بودند.
شیعیان و مردم شهرهای مقدس عراق چون كربلا، نجف و كاظمین به بارگاه ملكوتی ائمه معصومین روی آورده ، در حرم امن اهل بیت عصمت و طهارت علهیم السلام پناهنده شدند و حریم دل را آرامش می دادند.
مردم حله نیز سر به بیابان و نیزارها گذاشته ، بعضی به كربلا معلا و نجف اشرف پناهنده شدند و چند نفری هم در شهر ماندند كه از جمله آنان سه نفر فقیه و دانشمند به نامهای : شیخ یوسف سدیدالدین ، سید مجدالدین بن طاووس و فیه ابن العز بودند. این دانشمندان در جایی جمع شدند و برای نجات شهرهای مقدس كربلا، نجف ، كوفه حله در پی چاره اندیشی بر آمدند و پس از گفتگوهای زیاد و مشورت با یكدیگر به این نتیجه رسیدند كه نامه ای نزد هلاكوخان پادشاه مغول بفرستند و از وی امنیت و آسایش برای شهرهای مقدس عراق در خواست نمایند.
سرانجام در سال 657 ق . بغداد به دست هلاكو فتح گردید و ((معتصم )) آخرین خلیفه بنی عباس از بین رفت حوزه فرهنگ اسلام و مذهب شیعی در بغداد كه از رونق بسزایی بر خوردار بود متلاشی شد و بر شهرهای عراق ترس و وحشت از مغولان سایه افكند. ولی به رغم وحشیگریهای مغولان دور از فرهنگ و با تلاش و همت بلند و درایت فقهای شیعه در حله - بویژه شیخ یوسف سدیدالدین پدر جمال الدین حسن - لطف و عنایت پروردگار، امنیت به شهر حله و شهرهای مقدس عراق بازگشت و سرزمین حله پناهی برای فقها و دانشمندان شد.(418)
از این پس حله تا اواخر قرن هشتم ، به مثابه یكی از حوزه های برزگ مذهب شیعی شناخته می شد كه طلاب و اندیشمندان از گوشه و كنار مجذوب آن حوزه می شدند. بدین ونه وطن جال الدین حسن برای وی و دیگر دانش ‍ پژوهان در ساره صلح و آرامش و به دور از جنگ و خونریزی مهیای استفاده از محضر بزرگان و عالمان دین قرار گرفت .
در محضر عالمان

جمال الدین در شهر حله بزیست و در محضر فقها، متكلمان و فلاسفه والا مقام با كمال ادب زانو زد و از روح بلند و اخلاق و دانش آنان بهره كافی برد و خویشتن را به دانش و تهذیب نفس آراست و به تمام فنون و علوم مسلح گردید و از دست آنان به دریافت اجازه نامه اجتهادی و نقل حدیث مفتخر گردید. حال به اختصار به نام چند نفر از اساتید بزرگواری اشاره می كنیم :
شیخ یوسف سدیدالدین (پدر ارجمند او)، محقق حلی (602 - 676 ق )، خواجه نصیرالدین طوسی (597 - 672 ق .) سید رضی الدین علی بن طاووس (597 - 664 ق .)، سید احمد بن طاووس (متوفا به سال 673 ق .) یحیی بن سعید حلی (متوفا به سال 690 ق .) مفیدالدین محمد بن جهم حلی ، علی بن سلیان بحرانی ، ابن میثم بحرانی (626 - 679 ق .)، جمال الدین حسین بن ایاز نحوی (متوفای 681 ق .)، محمد بن محمد بن احمد كشی (615 - 695 ق )، نجم الدین علی بن عمر كاتبی (متوفا به سال 675 ق )، برهان الدین نسفی ، شیخ فاروقی واسطی و شیخ تقی الدین عبدالله بن جعفر كوفی . (419)
درخشش
جمال الدین حسن ، ستاره پر فروغ ((آل مطهر)) و شهر فقاهت حله هنوز مدت زمانی از تحصیلش نگذشته بود كه با ذوق سرشار خدادادی و علاقه وافر، به تمام دانشهای بشری مانند فقه و حدیث ، كلام و فلسله ، اصول فقه ، منطق ، ریاضیات و هندسه مسلح گردید و تجربه لازم را به دست آورد. آوازه فضل و دانش وی به سرعت در سزرمین حله و دیگر شهرها پیچید و در مجالس درس و محیط فرهنگی نام مقدسش را به نیكی و احترام یاد می كردند و ((علامه ))اش می خواندند.
علامه حلی چون خورشید فروزان در آسمان فقاهت درخشید و دیگران از نور وجودش استفاده كردند. در شهر حله حوزه درس تشكیل داد و علاقه مندان و تشنه كامان معارف و علوم اهل بیت علیهم السلام از كوشه و كنار جذب آن شدند و از دریای بی كرانش سیراب گشتند.
یكی از دانشمندان می گوید: علامه حلی نظیری ندارد نه پیش از زمان خودش نه بعد از آن . كسی كه در مجلس درس او پانصد مجتهد تربیت شد.(420)
از جمله فرزانگان و ستارگانی كه در محضرش زانو زدند و از انفاس پاك و مكتب پر بار فقهی ، كلامی و روح بلندش بهره ها بردند از از دست مباركش ‍ به دریافت اجازه نامه اجتهادی و نقل حدیث مفتخر شدند اینان بودند:
فرزند عزیز و نابغه اش محمد بن حسن بن یوسف حلی معروف به ((فخر المحققین )) (628 - 771 ق )، سید عمیدالدین عبدالمطلب و سید ضیا الدین عبدالله حسینی اعرجی حلی (خواهرزادگان علامه حلی ) تاج الدین سید محمد بن قاسم حسنی معروف به ((ابن معیه )) (متوفی 776 ق )، رضی الدین ابوالحسن علی بن احمد حلی (متوفی 757 ق )، قطب الدین رازی (متوفی 776 ق .)، سید نجم الدین مهنا بن سنان مدنی ، تاج الدین محمود بن مولا، تقی الدین ابراهیم بن حسین آملی و محمد بن علی جرجانی .
مرجع تقلید

بعد از رحلت محقق حلی در سال 676 ق كه زعامت و مرجعیت شیعیان را به عهده داشت شاگردان ممتاز وی و فقها و دانشمندان حله به دنبال فقیه و مجتهدی بودند كه خصوصیات مرجعیت و زعامت را دارا باشد تا او را به عنوان مرجع تقلید معرفی كنند. آنان تنها علامه حلی را كه از شاگردان برجسته و دست پرورده مكتب فقهی محقق حلی بود و فقها و مجتهدان بنام آن روزگار در حوزه درس وی شركت كردند شایسته مرجعیت و پیشوایی دین می شناختند و این در زمانی بود كه فقط 28 بهار از عمر شریف علامه گذشته بود. این امر حاكی از نبوغ و شخصیت والای اوست كه در این سنین تمام دانشها و فضایل اخلاقی و كرامتهای معنوی و انسانی ارا به كمال رسانده و از دیگر عالمان و مجتهدان برتری جسته و به مقام شامخ مرجع تقلید و فتوا در احكام شرع مقدس ، اسلام نایل گشته بود.
آری پس از رحلت محقق حلی زعامت و مرجعیت شیعیان به علامه حلی منتقل گردید و این بار امانت الهی بر دوش با كفایت او گذاشته شد. بدین سبب به لقب مقدس و شریف ((آیه الله )) مشهور گردید، كه در آن روزگار تنها او به این لقب خوانده می شد و هر كس آیه الله می گفت منظورش علامه حلی بود.
عصر علامه

عصر علامه را باید زمان توسعه فقه و شیعه و حقانیت مذهب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و در دوره پیشرفت تمدن و دانش در گوشه و كنار جهان اسلام نامید. چرا كه علامه حلی تلاش و كوشش خستگی ناپذیری در نشر علوم و فقه اسلام بر طبق مذهب اهل بیت نمود و در فقه تحول و شیوه نوی را ارائه كرد.
وی اولین فقیهی بود كه ریاضیات را به عنوان دانشی در فقه وارد كرد و به فقه استدلالی تكامل بخشید. تاثیری كه دیدگاه فقهی ، كلامی و آثار علامه گذارده بود محور بحث و تكلیه گاه دانشمندان بر طبق نظرات فقهی فقها و دانشمندان شیعی بود.(421)
در آن روزگار، در بغداد و عراق خاندان جوینی حكومت می كردند كه گر چه از طرف پادشاهان مغول به بغداد و این منطقه گمارده شده بودند، بیش از سی سال فرمانروای مطلق بودند و در ترویج دین مبین اسلام و تعظیم علما و نشر دانش و فضیلتها و ترمیم خرابیهای مغولان ، هر چه توانستند دریغ نكردند. به واقع اگر وجود آنان نبود آثاری از تمدن اسلام بر جای نمی ماند.(422)

صفحات: · 2·

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
  • نظر از: نرجس خاتون(س) شاهین شهر
    1394/04/04 @ 07:41:36 ب.ظ

    نرجس خاتون(س) شاهین شهر [عضو] 

    اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ

    إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ

    إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ

    صُحْبَةَ الْكِرَامِ بِطَوْلِكَ

    يَا مَلْجَأَ الْآمِلِينَ

    خداى در اين ماه مهرورزى به ايتام ، و

    خوراندن طعام ، و

    آشكار كردن سلام ، و

    همنشينى با اهل كرامت را نصیبم فرما ، به عطايت

    اى پناهگاه آرزومندان.

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.